گردش دو نفره
پسر مامان دیگه مرد شده ، دیشب بدون مامانیش رفت گردش ، باباش می خواست عینکش رو از عینک سازی بگیره و من تازه از سرکار او مدم و خسته بودم و شام هم آماده نبود. این شد که پدر و پسر تنها رفتند بیرون و یه گشتی زدند . مانی مدتیه که کلمه مامان رو خیلی راحت ادا میکنه . شبها با صدای موزیک آویزش میخوابه . این کاریه که خودش دوست داشته و پیشنهاد داده و من هیچوقت عادتش ندادم . بعد از غذا خوردن خدا رو شکر میکنه . به نماز خوندن و رقصیدن !! خیلی علاقه داره . کلا حرکات دست رو با دقت نگاه میکنه مثلا عاشق اینه که یه میوه براش پوست بکنی ...
و بین همه بازی ها تفنگ بازی رو خیلی دوست داره .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی